تحولات داخلی و نقش منطقه‌ای ترکیه

حتما نظرات خوتان را اعلام بفرمائید

تحولات داخلی و نقش منطقه‌ای ترکیه


1- مسائل و تحولات داخلی ترکیه
ترکیه در عرصه داخلی طی یک دهه اخیر، در عرصه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شاهد دگرگونی‌های مهمی بوده است که کارنامه حزب عدالت و توسعه در هر یک از این عرصه‌ها نشان دهنده موفقیت نسبی آن کشور بوده است. با این حال، این حزب و کشور ترکیه با چالش‌ها و معضلاتی نیز روبروست که می‌تواند روند موفقیت آن را تحت تأثیر قرار دهد.

الف) مسائل سیاسی و انتخابات
در صورتی که به انتخابات پارلمانی اخیر ترکیه از منظر روند سیاسی یک دهه گذشته نگاه کنیم، این انتخابات واقعه خاصی محسوب نمی‌شود؛ چرا که نظرسنجی‌های صورت گرفته پیروزی حزب عدالت و توسعه را پیش‌بینی می‌کرد و این پیروزی برای حزب مذکور تداوم مسیری بود که آغاز کرده است. در این انتخابات حزب عدالت و توسعه توانست 326 کرسی از 550 کرسی پارلمان و در مجموع 89/41 درصد آراء را به خود اختصاص دهد. در مقایسه با انتخابات قبلی، تعداد نمایندگان حزب حاکم عدالت و توسعه کاهش پیدا کرد، اما میزان آرای متعلق به حزب افزایش یافت. هرچند در اغلب رقابت‌های انتخاباتی در سطح جهان، هنگامی که افراد یا احزاب حاکم برای دور دوم در انتخابات شرکت می‌کنند، با توجه به عیان شدن ضعف‌های آنها با مشکل آراء مواجه می‌شوند، اما این مسئله در مورد حزب عدالت و توسعه واقعیت پیدا نکرد و این امر، قدرت این حزب را نشان می‌دهد.
حزب عدالت و توسعه تاکنون کارنامه قابل قبولی داشته و توانسته است موفقیت‌های مهمی کسب کند، اما این موفقیت نتیجه عوامل مختلفی محسوب می‌شود. یکی از عوامل مهم، شرایط نامطلوب داخلی ترکیه و چالش‌های مختلفی بود که بسترهای حضور و نقش‌آفرینی حزب عدالت و توسعه را مهیا ساخت. بعد از کنار گذاشته شدن اربکان از قدرت در ترکیه، ارتش و لائیک‌های ترکیه سعی کردند با ایجاد حکومت سکولار موفق، مانع از به قدرت رسیدن مجدد اسلام‌گرایان شوند، اما تا سال 2002، ترکیه با مشکلات شدید اقتصادی مواجه بود و سیاستمداران سکولار، برای مدیریت امور از کارآمدی لازم برخوردار نبودند. بر این اساس، فرصت مناسبی برای حزب عدالت و توسعه ایجاد شد تا با نشان دادن کارآمدی خود، به تدریج مقبولیت بالایی کسب کند.
عامل مهم دیگر در موفقیت حزب عدالت و توسعه در ترکیه، مدیریت و فعالیت سازمان یافته این حزب و دوری آن از فساد و پاک بودن محسوب می‌شود. پاک بودن رهبران و اعضای حزب عدالت و توسعه باعث شد تا حتی افراد سکولار و غیر اسلام‌گرای ترک نیز به این حزب گرایش پیدا کنند و حزب مقبولیت بالایی کسب کند. عامل سوم تأثیر شرایط منطقه‌ای است. از آنجایی که ترکیه در پی پیوستن به اتحادیه اروپا بود و به افزایش مقبولیت بین‌المللی نیاز داشت، ناچار بود سطحی از استانداردهای دموکراتیک را نمایش دهد. بر این اساس ارتش به عنوان قدرت اصلی در ترکیه نمی‌توانست حرکت‌هایی از خود بروز دهد که مقبولیت بین‌المللی ندارد و شرایط اعمال فشار بر حزب عدالت و توسعة اسلام‌گرا مانند گذشته مهیا نبود.
حزب عدالت و توسعه با توجه به بسترها و عوامل فوق، با واقع‌بینی و عقلانیت بالا از فرصت موجود استفاده کرد و با برنامه‌ها و اقدامات گام به گام و به موقع و جلوگیری از ایجاد بحران، توانست به تدریج خود را در کانون نظام سیاسی ترکیه قرار دهد و برای سومین بار در انتخابات پارلمانی ترکیه پیروز شود. اما موفقیت‌های این حزب تنها به عرصه سیاسی محدود نمی‌شود و این حزب در عرصه‌های اقتصادی و اجتماعی نیز موفق بوده است.

ب) شرایط و تحولات اقتصادی و اجتماعی
شاخص‌های اقتصادی و نظرسنجی‌های مختلف نشان می‌دهد که ترکیه از نظر اقتصادی، در یک دهه اخیر شرایط رو به پیشرفتی داشته است. نظرسنجی‌های سال 2010 نشان می‌داد که حدود 60 درصد مردم از وضعیت اقتصادی خود اظهار نارضایتی می‌کردند، اما با گذشت یک سال و در سال 2011، این میزان حدود 20 تا 30 درصد کاهش یافت و در طول این یک سال، ترکیه توانست وضعیت اقتصادی خود را بهبود بخشد. در طول یک سال گذشته ترکیه موفق‌ترین کشور اروپایی از نظر رشد اقتصادی بوده است و شاخص‌های جهانی نشان دهنده رشد بین 7 تا 8 درصدی ترکیه در این مدت است. این در حالی است که رقیب سنتی ترکیه یعنی یونان، بیشترین مشکل اقتصادی را در اتحادیه اروپا دارد و این رشد اقتصادی، نوعی اظهار رضایت در میان مردم ترکیه به وجود آورده است.
در حال حاضر درآمد سرانه در ترکیه حدود 13 هزار دلار است که درآمد خیلی خوبی است. هرچند این رقم 48 درصد متوسط درآمد سرانه اروپا محسوب می‌شود، ولی رشد آن از 36 درصد در سال گذشته به 48 درصد رسیده است و ترکیه بالاترین رشد درآمد سرانه را تجربه کرده است. حزب عدالت و توسعه طرح‌های اقتصادی مهمی را برای سال 2023 اعلام کرده است که جنبه‌های تبلیغاتی نیز دارند، ولی در اقتصاد این کشور و پرستیژ بین‌المللی آن تأثیرگذاری مهمی دارند.
در عرصه اجتماعی نیز بررسی‌ها و نظرسنجی‌ها نشان دهنده روند مثبت فرهنگی و اجتماعی در ترکیه و رویکرد مناسب حزب عدالت و توسعه در این عرصه است. از جمله این روندهای مثبت افزایش گرایش به مذهب در میان مردم ترکیه به رغم سیاست‌های سکولار و محدودیت‌های مذهبی دولت در طول چندین دهة گذشته است. مشاهدات حاکی از پر بودن مساجد ترکیه و برگزاری مناسب نماز جمعه‌هاست. در نظرسنجی پیو در خصوص اهمیت دین در مسائل سیاسی، بیش از 80 درصد مردم ترکیه به آن پاسخ مثبت دادند. همچنین نظرسنجی‌ها نشان دهنده آن است که میزان گرایش زنان به حجاب در ترکیه در حال افزایش است.
حزب عدالت و توسعه نیز در عرصه فرهنگی و اجتماعی رویکرد متوازن و مناسبی را از خود به نمایش گذاشته است. به عنوان نمونه در گذشته اقلیت‌های مذهبی مانند علویان در ترکیه از عملکرد و رویکرد دولت‌های سکولار نارضایتی‌هایی داشتند، اما رویکرد متعادل عدالت و توسعه باعث رضایت نسبی اقلیت‌های مذهبی شده است. آقای اردوغان اولین نخست وزیر ترکیه است که به محافل شیعی و مراسم عاشورا می‌رود، اما ترکیه با تمام این موفقیت‌ها و پیشرفت‌های قابل توجه در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی، با چالش‌ها و معضلاتی نیز روبروست.

ج) چالش‌ها و معضلات داخلی ترکیه
مسئله کردها یکی از چالش‌های اساسی ترکیه محسوب می‌شود. چالش کردی از مسائل مشترک کشورهای ترکیه، سوریه، ایران و حتی عراق محسوب می‌شود و نوع رویکرد در قبال مسائل و تحولات کردی، بر امنیت ملی هر یک از این کشورها تأثیر به سزایی دارد. در گذشته واقعیت کردی در ترکیه نادیده گرفته می‌شد، اما در دوره حاکمیت حزب عدالت و توسعه به کردها امتیازاتی داده شد و سعی شد تا آنها را وارد روند سیاسی کنند. در انتخابات گذشته کردها طرفدار حزب عدالت و توسعه بودند، اما در این دوره حزب اول اکراد حزب صلح و دموکراسی بود و حزب عدالت و توسعه حزب دومی بود که کردها به آن رأی دادند. حزب صلح و دموکراسی، بعد از عدم موفقیت کردها با راهبرد نظامی در جهت مشارکت در نظام پارلمانی، فعالیت‌هایی را آغاز کرد و توانست پیشرفت مناسبی داشته باشد. با این حال مسئله کردها در ابعاد منطقه‌ای، چالش مهمی در برابر ترکیه است و مسائلی مانند زندانیان کرد، از جمله اعضای حزب اتحاد دموکرات به عنوان شاخه سوم پ.ک.ک. و پژاک در سوریه و تهدیدات رهبران کرد و همچنین عدم تأیید صلاحیت برخی منتخبان کرد انتخابات پارلمان، در حال حاضر ترکیه را با مشکلاتی روبه‌رو کرده است.
چالش دیگر حزب عدالت و توسعه در ترکیه محدودسازی قدرت ارتش و نهادینه کردن حوزه اختیارات آن است. ارتش در دهه گذشته نیروی مهم و تعیین کننده‌ای در عرصه سیاسی ترکیه بوده است و به رغم روند نزولی قدرت آن در یک دهه اخیر، هنوز هم نیروی مؤثر و تعیین کننده‌ای در معادلات داخلی ترکیه محسوب می‌شود. بر این اساس، یکی از دغدغه‌های حزب عدالت و توسعه کنترل و کاهش قدرت ارتش است؛ به گونه‌ای که نتواند مانع از تداوم حاکمیت این حزب شود. رهبران عدالت و توسعه در جریان انتخابات پارلمانی اخیر، عنوان کردند که وظیفه ارتش محافظت از مرزهاست و رهبران سیاسی در پی هدایت ارتش ترکیه به سوی کار ویژه‌های نظامی خاص و متعارف مانند سایر ارتش‌های مدرن هستند. این در حالی است که ارتش در این کشور به مداخله در امور سیاسی داخلی و سیاسی خارجی، عادت کرده است.
چالش سوم حزب عدالت و توسعه اصلاحات قانون اساسی است. قانون اساسی فعلی ترکیه در سال‌های 81-1980، بعد از کودتا توسط ارتشی‌ها تدوین شد. در این قانون اساسی اختیارات و جایگاه ویژه‌ای برای ارتش در نظر گرفته شده است، در حالی که قوه قضائیه اختیارات کمی دارد. در سال گذشته تغییراتی در قانون اساسی ایجاد شد و تأیید آن در رفراندوم عمومی نشان دهنده دیدگاه مثبت به تغییرات و کاهش نقش ارتش بود. یکی از موضوعات مهم در تغییر قانون اساسی، کاهش نقش ارتش است و احزاب مختلف در حال بررسی این مسئله هستند. حزب عدالت و توسعه موفق نشد آراء و کرسی‌های لازم را در پارلمان، جهت انجام تغییرات بدون رفراندوم یا تصویب تغییرات در مجلس برای انجام رفراندوم کسب کند و بنابراین، باید با سایر احزاب ائتلاف تشکیل دهد. این حزب پیشنهاد ائتلاف را به حزب دوم یعنی حزب جمهوری خلق ارائه داده است.

2- رویکرد و نقش منطقه‌ای ترکیه
ترکیه در طول یک دهه گذشته سعی کرده است رویکرد منطقه‌ای متوازن و سیاست خارجی فعالانه‌ای را دنبال کند تا به افزایش نقش و تأثیرگذاری منطقه‌ای این کشور منجر شود. ترکیه برخلاف گذشته که توجه خود را عمدتاً به غرب معطوف کرده بود، سعی می‌کند تا با استفاده از موقعیت ژئوپلیتیک خود و ارتباط با غرب و کشورهای خاورمیانه‌ای، نقش ویژه‌ای را در سیاست منطقه داشته باشد. ترکیه سیاست به صفر رساندن مشکل با همسایگان یا همسایگی خوب را در چند سال گذشته در روابط خود با کشورهای منطقه دنبال کرده است که این امر، باعث بهبود شرایط منطقه‌ای این کشور در خاورمیانه شده است. با این حال با توجه به تحولات جدید جهان عرب و به رغم سیاست فعالانه ترکیه در این خصوص، این تحولات چالش‌هایی را برای سیاست منطقه‌ای این کشور ایجاد نموده است.

الف) ترکیه و رژیم اسرائیل
یکی از مهم‌ترین تحولات سیاست منطقه‌ای ترکیه در چند سال گذشته، دگرگونی در رویکرد به رژیم اسرائیل بوده است. ترکیه و اسرائیل در دهه‌های گذشته روابط استراتژیکی داشتند، اما حزب عدالت و توسعه منافع خود را در روابط با جهان عرب و ایران، بر روابط استراتژیک با اسرائیل ترجیح داد و می‌توان شاهد نوعی فاصله گرفتن ترکیه از اسرائیل بود. رفتارهای ترکیه در خصوص محاصره غزه و اعزام ناوگان آزادی که به تنش در روابط دو طرف منجر شد، از مؤلفه‌هایی بود که روابط ترکیه و اسرائیل را دگرگون کرد. در سند امنیت ملی ترکیه برای اولین بار، اسرائیل به عنوان تهدید کننده امنیت منطقه‌ای ذکر شد و کشورهایی مانند ایران، از جرگه مسائل امنیتی ترکیه کنار گذاشته شدند.
ترکیه در خصوص عادی‌سازی روابط با اسرائیل، پیش‌شرط‌هایی مانند عذرخواهی اسرائیل در خصوص کشتار شهروندان، پرداخت غرامت و دست کشیدن از محاصره غزه را مطرح نموده است. هرچند اسرائیل در خصوص کشتی مرمره اظهار تأسف کرد، اما کارشناسان اسرائیل بر لزوم عادی‌سازی روابط با ترکیه و اهمیت روابط تأکید دارند و خواهان آن هستند که تل‌آویو زودتر به سمت نزدیکی به ترکیه حرکت کند؛ چرا که به باور آنها ایران در حال پر کردن جای اسرائیل در روابط با ترکیه است.
نقش ترکیه در مناقشه اعراب و اسرائیل، بسیار افزایش یافته است. گروه‌ها و رهبران فلسطینی از جمله خالد مشعل و محمود عباس، مذاکراتی را در آنکارا داشتند و سپس توافقات و آشتی آنها در قاهره رخ داد. بنابراین با آنکه پایه‌گذار این آشتی داود اغلو بود، برای ممانعت از ایجاد حساسیت، توافق بین حماس و فتح در مصر و به نام آنها انجام شد. در خصوص حرکت کاروان آزادی به غزه در سال جاری نیز ترکیه از اعزام مجدد کشتی مرمره با مذاکرات آمریکا ممانعت کرد و از این‌روست که به نظر می‌رسد مقامات ترکیه به رغم رویکرد خاص خود در قبال اسرائیل، از تنش بیشتر در روابط نیز دوری می‌کنند.

ب) ترکیه و تحولات جهان عرب
تحولات جهان عرب و خیزش مردمی همزمان برای ترکیه فرصت‌ها و تهدیداتی دارد، اما جایگاه و نقش ترکیه در تحولات منطقه،‌ رو به افزایش بوده است. این کشور در هر یک از حوزه‌های دچار تحول، اهداف و منافع خاص خود را دنبال می‌کند. با این حال آنکارا در پی اتخاذ رویکرد متوازن و چندجانبه در تحولات منطقه بوده است.
در خصوص لیبی، ترکیه یکی از کشورهای با نفوذ در این کشور بوده است و بعد از برخی کشورهای غربی مانند ایتالیا، بیشترین نفوذ را در لیبی داشت. ترکیه در ابتدای بحران با حمله ناتو به لیبی مخالف بود، با این حال سرانجام وارد ائتلاف حمله به لیبی شد. در مورد سوریه نیز ترکیه سعی کرده است نقشی فعال ایفا کند و رویکرد منفی آن کشور، باعث ناخرسندی مقامات سوری شده است. با این حال دو مشکل عمده ترکیه یعنی اقلیت‌های علوی و کرد در این کشور، مانع از رویکرد تقابلی کامل ترکیه در قبال دولت بشار اسد می‌شود. علویان حدود 27 درصد جمعیت سوریه را تشکیل می‌دهند و بر این اساس، مانع از مخالفت کامل ترکیه با دولت اسد می‌شود. از سوی دیگر، هرج و مرج در سوریه نیز باعث فعال شدن کردها در منطقه و تهدید امنیت ملی ترکیه می‌شود. از یک دیدگاه ترکیه نمی‌تواند خواستار تغییر رژیم در سوریه باشد و با اقدامات اصلاحی دولت سوریه برای آرام کردن اوضاع توافق بیشتری دارد. اما دیدگاه دومی در خصوص رویکرد ترکیه در قبال تحولات سوریه مطرح می‌شود که کامل در مقابل دیدگاه نخست قرار دارد. طبق این دیدگاه مقامات ترکیه به این نتیجه رسیده‌اند که دولت بشار اسد دیگر قادر به تداوم حیات خود نیست و با فروپاشی و سقوط روبرو خواهد شد. بر این اساس، ترکیه در پی تحکیم نقش خود در سوریة پس از بشار اسد است و در این راستا کوشش می‌کند روابط و پیوندهای خود را با گروه‌های مخالف مستحکم نماید. برگزاری جلسه مخالفان سوری در ترکیه و پناه دادن به آوارگان سوری، در این راستا ارزیابی می‌شود.

ج) ترکیه و حوزه خلیج فارس
ترکیه بسیار علاقه‌مند است تا در حوزه خلیج فارس نفوذ داشته باشد و در این راستا تلاش‌های مهمی انجام داده است. کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نیز به توسعة روابط با ترکیه و ایجاد یک آلترناتیو در مقابل ایران، به شدت علاقه دارند. ترکیه و اعضای شورای همکاری خلیج فارس در پی ایجاد روابط و پیوندهای استراتژیک هستند و در این راستا اقداماتی را انجام می‌دهند و جلسات مشترکی بین آنها برگزار شده است. حجم مبادلات تجاری ترکیه و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، در دو سال بسیار افزایش پیدا کرده است و آنکارا منافع تجاری و اقتصادی قابل ملاحظه‌ای را در روابط با این کشورها جست‌وجو می‌کند. بر این اساس است که ترکیه در بحران‌هایی مانند بحران بحرین، در سطح خلیج فارس با گرایش به حفظ وضع موجود، با تغییر ساختار قدرت و نظام‌های سیاسی در این کشورها موافق نیست.
کشورهای جنوب خلیج فارس نیز به ترکیه به عنوان یکی از متحدین استراتژیک جدید نگاه می‌کنند؛ به‌خصوص بعد از سقوط رژیم صدام در عراق که در مقابل جمهوری اسلامی ایران توازن ایجاد می‌کرد، اکنون در دولت‌های شورای همکاری دو ایده برای اتکای امنیتی این کشورها مطرح است که یکی اتحاد امنیتی این کشورها با پاکستان و دیگری اتکا به ترکیه در مسائل امنیتی و از جمله در مسائلی مانند عراق است. با توجه به ظرفیت داخلی ترکیه و مطرح شدن آن به عنوان الگو و توان منطقه‌ای آن کشور، ترکیه از بازیگران مهم در سیاست منطقه‌ای شورای همکاری خلیج فارس محسوب می‌شود.

د) ترکیه و جمهوری اسلامی ایران
در چند سال گذشته روابط ترکیه و جمهوری اسلامی ایران، در مقایسه با تاریخ روابط دو کشور، به حد مطلوب و خوبی رسیده است. روابط تجاری و اقتصادی دو کشور بسیار ارتقا یافته است و در حوزه مسائل سیاسی، تعاملات و رایزنی‌های دیپلماتیک قابل توجهی بین دو کشور وجود دارد. با این حال، اختلاف دیدگاه‌ها و رقابت‌هایی نیز بین دو کشور در حوزه مسائل منطقه‌ای وجود دارد. در حالی که ایران از برخی رویکردهای ترکیه در منطقه مانند تحولات اخیر سوریه ناخرسند است، ترک‌ها نیز به رغم تعاملات مناسب بین دو کشور، در خصوص برخی سیاست‌ها و برنامه‌های ایران مانند برنامه هسته‌ای و نفوذ ایران در حوزه مدیترانه نگرانی‌های خاص خود را دارند.
در خصوص نوع رویکرد جمهوری اسلامی ایران در قبال ترکیه و روابط دو کشور، می‌توان به دو دیدگاه متفاوت اشاره کرد. دیدگاه نخست معتقد است که ترکیه در آینده مهم‌ترین رقیب ایران در منطقه خواهد بود و نه کشورهایی مانند عربستان سعودی.
ترکیه با اتخاذ سیاست نوعثمانی‌گرایی و تحت تأثیر منازعات شیعی – سنی و عثمانی – صفوی نمی‌تواند رویکرد کاملاً مطلوبی در خصوص ایران، در سطح منطقه اتخاذ نماید، بلکه سیاست خارجی ترکیه در لایه‌های زیرین خود خواستار محدود کردن نفوذ ایران در حوزه‌های مختلف مانند عراق، لبنان، سوریه و رقابت با ایران است و آمریکا و غرب نیز از این نقش ترکیه حمایت می‌کنند. در قالب این دیدگاه چنین استدلال می‌شود که هرچند روابط کنونی ایران و ترکیه مناسب است، با این حال، با افزایش قدرت ترکیه، رفتارهای آن کشور به تناسب قدرت آن تغییر خواهد کرد و این کشور خواستار نفوذ و توسعه‌‌طلبی گسترده‌تری خواهد شد. بر این اساس، جمهوری اسلامی ایران باید مراقب قدرت‌گیری ترکیه در حوزه‌های مختلف و شناخت ابعاد مختلف قدرت این کشور از یک سو و در پی افزایش قدرت ملی خود از سوی دیگر باشد.
دیدگاه دوم برخلاف دیدگاه نخست معتقد است که تلقی هر نوع قدرت گرفتن ترکیه به عنوان تهدیدی برای جمهوری اسلامی ایران، نگاهی تک بعدی است که باعث شکل‌گیری و ارائه بازی برد – باخت از سوی دو کشور خواهد شد. در حالی که می‌توان با نگاهی متفاوت، دو کشور بازی برد – برد ارائه دهند که در جهت منافع ملی دو کشور است. از این دیدگاه ایران و ترکیه در سال‌های اخیر به جز یک مقطع کوتاه در آسیای مرکزی و قفقاز، بازی برد – باخت با یکدیگر نداشته‌اند و بسیاری از منافع آنها همپوشانی داشته است. اینکه در آینده بازی ایران و ترکیه بازی برد – باخت باشد یا بازی برد – برد، تا حد زیادی به رویکردها و رفتارهای دو طرف بستگی دارد. در صورتی که ایران از اکنون قدرت‌یابی ترکیه در حوزه‌های مختلف را تهدید تلقی کند و در جهت مقابله با آن سیاست‌گذاری کند، روابط دو کشور در عرصه عمل نیز به طرف بازی برد – باخت و به زیان هر دو کشور پیش خواهد رفت. در حالی که می‌توان با نوعی همفکری و کار مشترک در مسائل مختلف، باعث برد هر دو کشور در مسائل و حوزه‌های روابط شد.

نتیجه‌گیری
ترکیه در طول یک دهه اخیر در عرصه داخلی شاهد پیشرفت‌های مهم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بوده است و به خصوص حزب عدالت و توسعه با عملکرد مطلوب خود توانسته است، علاوه بر بهبود شرایط داخلی ترکیه، خود نیز در کانون ساختار قدرت قرار بگیرد. با این حال، این حزب با چالش‌های مختلف داخلی مانند کنترل قدرت و نقش ارتش، اصلاح قانون اساسی و معضل کردها روبروست که می‌تواند روند حرکت آن و شرایط مناسب ترکیه را با مخاطراتی مواجه کند.
اما علاوه بر عرصه داخلی، حزب عدالت و توسعه در سطح منطقه‌ای نیز توانسته است با نقش‌آفرینی و دیپلماسی فعال، جایگاه مناسبی را برای ترکیه مهیا سازد. ترکیه در حوزه خاورمیانه طی سال‌های اخیر، توانسته است روابط مناسبی با اکثر دولت‌ها ایجاد کند و نقش مهمی در مسائل و تحولات مختلف منطقه ایفا نماید. از تحولات مهم روابط خارجی ترکیه چالش‌های آن کشور با رژیم اسرائیل، سعی در ایجاد روابط استراتژیک با کشورهای جنوبی خلیج فارس و ارتقاء روابط با ایران بوده است. با این حال تحولات اخیر جهان عرب، چالش‌ها و تناقضاتی را در سیاست منطقه‌ای آن کشور و از جمله روابط با سوریه و تا حدی ایران، ایجاد کرده است. اما آنکارا با اتخاذ سیاست متوازن سعی می‌کند تا حداکثر بهره‌برداری را از فرصت‌های تحولات اخیر داشته باشد.
ترکیه و ایران روابط رو به توسعه‌ای را در سال‌های اخیر داشته‌اند و به رغم برخی اختلاف نظرها و رقابت‌ها در حوزه مسائل منطقه‌ای، روابط متعادل در جهت منافع هر دو کشور بوده است. به رغم دیدگاه‌های مختلف در مورد روابط و تعاملات دو کشور، حفظ روابط مناسب کنونی، افزایش تعاملات در حوزه مسائل منطقه‌ای، با توجه به جایگاه خاص ترکیه، افزایش قدرت و توانمندی درونی کشور در جهت حفظ قابلیت رقابت‌های احتمالی، نگاه دقیق به رویکردها و اهداف ترکیه در سطح منطقه و ممانعت از به وجود آمدن تنش‌ها و تناقضات کلیدی در روابط ایران و ترکیه اهمیت بالایی دارد. 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



:: موضوعات مرتبط: اخبار مربوط به ایران وسایر نقاط جهان به روز ، ،
نويسنده : دوستی